وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان تنهایی از مریم بوذری فایل pdf

دانلود رمان تنهایی از مریم بوذری فایل pdf بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان تنهایی از مریم بوذری با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

چندماهی بود حسابدار یکی از شرکتهای وابسته به هولدینگ ساختمانی جاوید شده بودم که متوجه اختلاس مدیر اجرایی شرکت شدم …به زحمت شماره مهندس جاوید که به فرعون بزرگ معروف بود رو به دست آوردم و باهاش تماس گرفتم و از اختلاسی که تو شرکت درو پنجره سازی هولدینگ می شد خبر دادم ولی نمی دونستم خودم رو تو چه هچل بزرگی خواهم انداخت .

خلاصه رمان تنهایی

نزدیک ظهر بود که رسیدند… قلبم از دیدن دوباره اش تند و وحشی میکوبید و حرکات پرشتابم و صورت پر هیجانم آنا رو هم متوجه من کرده بود… اوه خدای من از دوسال پیش که دایی با زندایی الهام ازدواج کرد برادرش شد کراش من … فوق لیسانس عمران دانشگاه آزاد خونده بود و الان هم تو اراک سرباز بود. قدی بلند با پوستی سبزه و چشمای عسلی و بی نهایت جذاب داشت… یه غرور مردونه خیلی قشنگ داشت که من خیلی دوست داشتم… از اون مدلا که دفعه اول که می بینیش تحویلت نمیگیره و یه کم که بیشتر آشنا می شی تازه

یخش باز میشه و کمی صمیمی تر برخورد میکنه. بعد از سلام و احوال پرسی و تعارفات معمول تو سالن نشستند… من به آشپزخونه رفتم تا همراه با مادرم مقدمات پذیرای رو آماده کنم که آنا همونطور به کانتر تکیه می داد گفت : تو دوباره این پسر رو دیدی و دستپاچه شدی؟! (از همون دفعه اول که اهورا رو تو شب بله برون دایی و رو تو شب بله بر زندایی دیده بودمش از خوشتیپی اهورا برای آنا گفته بودم و او هم از همون اول که عکس های اون شب رو نشونش داده بودم ازش خوشش نیومده بود… حتی روز عروسی دایی که او هم دعوت بود از دیدن

هیجان من صورتش جمع شده بود و با گفتن (آخه این پسره چی داره که تو اینقدر ازش خوشت اومده رو من نمیفهمم) نظر نامساعد خودش رو درباره اهورا به رخ کشیده بود و الان هم انگار دوباره روی همون نظر اولیه اش نسبت به اهورا مونده بود و تغییر نکرده بود که داشت اینجوری میگفت. خندون گفتم: نه کی گفته؟ نگاه متاسف وناخشنودش لبخندم رو گشادتر کرد. امیدوارم یه روز از اینجور دوست داشتنش پشیمون نشی. پوزخندی زدم و دوباره مشغول چایی ریختنم شدم. آنا نمیدونست من تو همون نگاه اول یه دل نه صد دل به چشمای عسلیش باختم …

دانلود رمان تنهایی از مریم بوذری فایل pdf بدون دستکاری و سانسور

خلاصه کتاب
چندماهی بود حسابدار یکی از شرکتهای وابسته به هولدینگ ساختمانی جاوید شده بودم که متوجه اختلاس مدیر اجرایی شرکت شدم …به زحمت شماره مهندس جاوید که به فرعون بزرگ معروف بود رو به دست آوردم و باهاش تماس گرفتم و از اختلاسی که تو شرکت درو پنجره سازی هولدینگ می شد خبر دادم ولی نمی دونستم خودم رو تو چه هچل بزرگی خواهم انداخت .
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    تنهایی
  • ژانر
    دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    مریم بوذری
  • ویراستار
    مریم بوذری
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    ۳۵۲۸
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها
ارسال کامنت برای این مطلب بسته شده است !
موضوعات
دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان های راضیه درویش زاده دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی pdf
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2338 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.