وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان اسیر خون pdf کورا ریلی

دانلود رمان اسیر خون pdf کورا ریلی pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان اسیر خون از کورا ریلی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

وقتی به در ورودی خونه ی قبلیم رسیدم و در زدم، شکمم گره خورد. فقط دو ماه بود که به آپارتمان رایان نقل مکان کرده بودم، اما بیشتر از این خونه برام شبیه خونه به نظر می رسید. تالیا در رو باز کرد و بهم لبخندی زد که خیلی زود به اخم تبدیل شد. -چی شده؟ انگار تنش داری…

خلاصه رمان اسیر خون

رایان گفت : -میتونیم تو اتاق خوابمون حبسشون کنیم. اما میتونستم بی میلی تو چشماش رو ببینم .خودمم همین احساس رو داشتم .کوکو و راهزن الان بخشی از خانوادمون بودن .حبس کردنشون اشتباه بود. راهزن انگار که می دونست چه خبریه، اومد چسبید به پام . تو نه سالگی خز سیاهش تو اطراف پوزه اش آروم آروم داشت خاکستری میشد. وقتی پشتش رو نوازش کردم دمش رو تکون داد. خیلی زود کوکو هم اومد سمتم، اونم سهمشو از نوازش می خواست. مادر باید بالاخره بهشون عادت می کرد. -راهزن و کوکو میمونن. مطمئن نبودم کی از دیدار تالیا و مامان بیشتر عصبانی بود،

من یا رایان. دیدن مضطرب بودن نامزد پر از تتو، قد بلند و قویم عجیب بود. زیاد واضح نبود، فقط نشونه های کوچیک مثل اینکه صد بار ساعتش رو چک می کرد یا چندین بار به گاز نگاه می کرد تا کبابی که درست کردهبودم رو بررسی کنه. معمولا کوچیک ترین علاقه ای به آشپزی نداشت اما امروز به نظر می رسید اعصابش رو آروم می کنه. رفتم سمتش، دستش رو گرفتم و به بدن قویش تکیه دادم. بهش اطمینان دادم: -یه کریسمس فوق العاده داریم. به نشونه ی تایید سر تکون داد ولی چیزی نگفت. هنوز از افراد پرحرف نبود. روزهای منتهی به اولین کریسمسمون با هم قطعا منو یاد روزهای

اولیه مون مینداخت که من زندانیش بودم، زمانی که خیلی کم باهام حرف می زد، کمی از اون در مورد احساساتش صحبت می کرد.  منم عصبی بودم؛ این اولین باری بود که مامان و تالیا برای شام میومدن خونه مون، اونم تازه شب کریسمس .تالیا چند بار وقتی رایان خونه بود اومده بود آپارتمانمون، اما مامان از زمانی که تو نیویورک بود فقط چند بار تو مراسم ها رایان رو دیده بود. ترجیح می داد ازش دوری کنه. من و رایان هر دو مشغول آماده سازی بودیم. سگ ها از رو سبدهاشون با کنجکاوی ما رو تماشا می کردن. هنوز از جدیدترین وسیله ی آپارتمانمون بیزار بودن، درخت کریسمس. این اولین بار بود که درخت کریسمس میدیدن…

دانلود رمان اسیر خون pdf کورا ریلی pdf رایگان بدون سانسور

خلاصه کتاب
وقتی به در ورودی خونه ی قبلیم رسیدم و در زدم، شکمم گره خورد. فقط دو ماه بود که به آپارتمان رایان نقل مکان کرده بودم، اما بیشتر از این خونه برام شبیه خونه به نظر می رسید. تالیا در رو باز کرد و بهم لبخندی زد که خیلی زود به اخم تبدیل شد. -چی شده؟ انگار تنش داری…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    اسیر خون
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان بزرگسال,دانلود رمان خارجی,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    کورا ریلی
  • ویراستار
    کورا ریلی
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    81
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
کامنت ها

موضوعات
دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان های زهرا ارجمندنیا دانلود رمان های راضیه درویش زاده دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2384 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.