دانلود رمان گناه دل از آرزو هاشم آبادی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری ب نام دریا دلگیر از پدری ک براش پدری نکرده و اون و مادرش رو ب رسمیت نشناخته تصمیم میگیره ب خانواده خودش نفوذ کنه و از طریق برادرش از پدر انتقام بگیره و در این راه مرد جوان و جدیی ب نام آرماش بهش کمک میکنه تا ب نتیجه دلخواهش برسه و اما نمیتونه مانع اتفاقاتی بشه ک در پی این انتقام براش رخ میدن و برادری که بیخبر از وجود خواهر دچار عشقی ممنوعه میشه و دریا رو دچار عذاب وجدان میکنه
خلاصه رمان گناه دل
هههه خیال کردی میتونی رادوان رو دور بزنی؟ برو به اون بابای بی پدرت بگو اگه حرفی داره خودش مردونه بیاد جلو ن اینکه دخترشو بفرسته جلو…چشمای ناباورش رو میدوزه به چشمام و این دختر هنوز هضم این موضوع سخته واسش که دستش جلوی من رو شده…مِن مِن کنان لب میزنه: را…د.وان دا…ری از چی حرف میزنی نمیفهمم…لبامو بهم فشار میدم و قدمی از تن ناپاکش دور میشم. برو بچه، خیلی وقته دستت واسم رو شده…
چشای بی اندازه گشادش حس حس خوبی بهم میده. یعن…ی… ت…و کلمات بریده بریده از بین لباش بیرون میاد و من متنفرم از جنس بنجول و استفاده شده… دست میندازم و بازوی ظریفشو محکم فشار میدم و با یه حرکت به سمت در اتاق هُلش میدم. کارم خیلی وقته باهاتون تموم شده، حالا هم شر نحستو کم کن. یکه خورده به سمتم برمیگرده…خیلی آشغالی… پوزخندی میزنم و میز پشت سرم میشه تکیه گاه کمرم. آشغال تر از شما نیستم، خاطرت جمع!
لباشو بهم فشار میده و با قدم های نامیزون اتاق رو ترک میکنه…نفس عمیقی میکشم و چنگ میزنم موهای پریشونم رو…کلافه از حس و حال خرابم روی صندلی وِلو میشم که صدای زنگ موبایلم توی فضای بزرگ اتاق کنفرانس اکو میشه. موبایلو از روی میز چنگ میزنم و نیم نگاهی به صفحه میندازم، اسم بابا رو که میبینم فورا تماسو وصل میکنم. جانم بابا؟ صدای بم و همیشه محکمش به گوشم میرسه…