وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان آینه های خونین pdf مهنا

دانلود رمان آینه های خونین pdf مهنا بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان آینه های خونین از مهنا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

بارت مددی، آخرین بازمانده‌ی مافیا قاچاق که توانست از حصار پلیس‌ها فرار کند و خدمتکار خنگش را هم بتواند از دست دشمنانش حفظ کند! حالا او به دنبال انتقام از کسانی است که موجبات از دست دادن قدرتش را فراهم کرده‌اند. اما غافل از نفوذی ای که…

خلاصه رمان آینه های خونین

مهمانی که تمام شد انگار هیچ خبری در آنجا نبوده. خانه غرق در سکوت و هرکسی به کاری مشغول شد. اما کار او تمام بود و بعد از گرفتن دستمزدش طوری که یک فیلم را به عقب میزنند، به عقب برگشت. از آن کاخ و باغ و آدم های پُر زرق و برق دارش چشم گرفت و به اتاق تاری ک خودش، کنار آدم هایی که هر کدام عقیده های ما قبل تاریخی داشتند، بازگشت. به محض عوض کردن لباس هایش، در جایش دراز کشید و به خواب رفت. با صدای نادر کوبش در از خواب پرید. سمت در رفت و اَخم آلود گفت: _چه خبره اول صبحی؟ پسرک هی جده، نوزده ساله ی چشم بادامی، با وضعی شلخته روبه رویش ایستاده بود.

_والا از ظهرم گذشته. دلت خوشه ها. بیا بگیرش. یکی اومد دم محل، این کاغذ رو داد تا حتماً برسونمش به تو. _همین رو می خواستی بگی سه ساعته زل زد ی بهم؟ کاغذ را گرفت و در را به هم کوبید. پاکتی نسبتاً کوچک بود. نه آدرسی، نه نام و نشانی… باید بازش می کرد؟ چنین چیزی برایش سابقه نداشت. روی زمین نشست و بعد از مکثی کوتاه، پاکت را پاره کرد و به متن کوتاه روی کاغذ خیره ماند. “چشم هایت کار خودش را کرد. تبریک بانو”. همین؟ کمی نامه را چرخاند و بالا و پایینش کرد. اما چیزی نفهمید. دستی به چشمانش کشید و آن جمله بارها در ذهنش تداعی شد. اینگونه نمیشد…

با عجله لباسش را عوض کرد و بیرون رفت. باید دنبال محمد می گشت تا بفهمد چه کسی این نامه را دستش داده؟ پاتوق او و دوستان بی سر و پایش همیشه رو به روی قهوه خانه ی کوچک محله بود. حالا هم آن جا جمع و مشغول زنجیر چرخاندن بودند… کمی نزدیکشان شد و محمد را گوشه ای کشید. نگاه جدی لیلی و نگاه لوده ی محمد، از دور تصویر جالبی نبود. _اونی که نامه رو بهت داد کی بود، محمد؟ چیزی نگفت؟ محمد شانه ای بالا انداخت و با لبخندی یک وری گفت: _مگه میشه مفت و مجانی حرفی زد جون شوما؟  _تو جواب سؤال منو بده، یه جوری با مفت خوریت کنار میام.تخس و پُررو اَبرویی تاب داد…

دانلود رمان آینه های خونین pdf مهنا بدون دستکاری و سانسور

خلاصه کتاب
بارت مددی، آخرین بازمانده‌ی مافیا قاچاق که توانست از حصار پلیس‌ها فرار کند و خدمتکار خنگش را هم بتواند از دست دشمنانش حفظ کند! حالا او به دنبال انتقام از کسانی است که موجبات از دست دادن قدرتش را فراهم کرده‌اند. اما غافل از نفوذی ای که…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    آینه های خونین
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان پلیسی,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان معمایی,دانلود رمان هیجانی,
  • نویسنده
    مهنا
  • ویراستار
    مهنا
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    2360
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
دیگر نوشته های
کامنت ها

موضوعات
دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان های زهرا ارجمندنیا دانلود رمان های راضیه درویش زاده دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2384 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.