خلاصه کتاب:
شیپور فرشته روایتگر قصهی دختری شیرازیتبار و روانشناس، به نام سرمهراد است که برای تکمیل پایاننامه تهران میآید، شهری که همیشه مورد تنفر عجیب پدرش بوده . پس از ورود به تهران، با زنی آشنا میشود که دچار اختلالات عمیق روانیست، به طوری که نه با کسی ارتباط میگیرد و نه دیگر حتی خانوادهاش را میشناسد؛ البته به جز پسر ارشدش شاهان! و طی همین اختلال با هیچ پزشکی همراهی نمی کند تا زمانی که سرمه را که کارآموز، روانشناسی بنام شده بود، میبیند و طی یک اتفاق نادر تمام اعلایم هیجانی را به او نشان میدهد و این تازه شروع ماجراییست که یک سرش میرسد به خانهای عجیب و قدیمی که بیست سال متروکه بوده و یک سر دیگرش هم میرسد به راز سربهمهر خاندان راد …!
خلاصه کتاب:
آریا اِسکودِری که تو یکی از خانواده های اصلی و مهم اوباش در شیکاگو آمریکا به دنیا اومده، تلاش می کنه تا مسیر خودش رو تو جهانی پیدا کنه که هیچ گزینه ای برای انتخاب نداره. آریا فقط ۱۵ ساله بود که پدر و مادرش اونو به لوکا – خبیث – ویتیِلّو، پسر بزرگ رئیس نیویورک کوزا نوسترا، برا اطمینان از صلح بین دو خانواده، نامزد کردن الان تو ۱۸ سالگی، روزی که آریا سال هاست ازش ترسیده، به طرز خطرناکی در پیشه: عروسیش با لوکا. آریا از ازدواج با مردی که به سختی اونو می شناسه خیلی وحشت داره، مخصوصاً شخصی مثل لوکا که به دلیل خرد کردن گلو با دستای خالی، نام مستعار “خبیث” رو گرفت…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.