خلاصه کتاب:
روایات زندگی شاید برای هر فردی جالب و دوست داشتنی نباشد، اما وقتی موضوع ریشهی حقیقت میگیرد داستان جالب میشود، فاطیما دختری که در اوج توان بخشی زندگیش تصویر منحصر به فردی درخود دارد اما با گذر زمان و سرنوشت الهی به کلیت زندگی او متحول میشود، چرا که بر این باورم صفحهی روزگار بر چشمی برهم زدن تغییر می یابد حتی برای فاطیما…
خلاصه کتاب:
حاجی قصه ی ما، مردی از زمونه ی مردونگی های از یاد رفته اس که در پیچ و تاب زندگی پر مشغله اش، وقتی به خودش میاد میبینه گرفتار لبخند شیرین خانوم دکتر قصه شده و راه برگشتی از این شیرینی لبخند نداره… حالا سوال اینجاست! قراره این حاجیِ قصه بیخیال خانوم دکتر بشه؟ یا اینکه براش دلبری میکنه تا بتونه اونو بدست بیاره!؟ خانوم دکتر چی؟با همون لبخند جواب بله رو میده یا اخم جای لبخندو میگیره و دل حاجی رو میشکنه؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.