خلاصه کتاب:
حاجی قصه ی ما، مردی از زمونه ی مردونگی های از یاد رفته اس که در پیچ و تاب زندگی پر مشغله اش، وقتی به خودش میاد میبینه گرفتار لبخند شیرین خانوم دکتر قصه شده و راه برگشتی از این شیرینی لبخند نداره… حالا سوال اینجاست! قراره این حاجیِ قصه بیخیال خانوم دکتر بشه؟ یا اینکه براش دلبری میکنه تا بتونه اونو بدست بیاره!؟ خانوم دکتر چی؟با همون لبخند جواب بله رو میده یا اخم جای لبخندو میگیره و دل حاجی رو میشکنه؟
خلاصه کتاب:
درباره دختری شر و شیطون به اسم شبنم ک روز اول دانشگاه وقتی ک با بدترین شکل ممکن وارد کلاس میشه با مرد جوونی ک ادعا میکنه استاده برخورد میکنه و از همون اول بینشون کلی کشمکش پیش میاد و کلی باهم کلکل دارن برخورد یه دانشجوی شر و شیطون و مردی پر جذبه و جذاب ک داستانی جذاب میسازه…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.