خلاصه کتاب:
من و تو….من در دنیای شاهانه ی خودم… و تو در عالم دودیه خودت… هر دو دنیای متفاوتی داریم… اما من ناگاه… با دیدار چشمانت دل به تو باختم… چشمانی به رنگ خاکستر… که شعله عشق را در وجودم دمید… اما ناگاه… ادمی از جنس سنگ… سعی در جدایی ما دارد… تو محافظم باش… من چون شیشه ضعیفم… کمکم کن تا در این عاشقی همراهت باشم…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.