خلاصه کتاب:
اردلان فانی در رمان سیگار شکلاتی کشته میشود. اما در رمان شکلات تلخ مشخص می شود که او زنده است و با هویت جعلی در باند دیگری رخنه کرده و در صدد براندازی آن باند است. در جریان یکی از ماموریت هایش هویت او برای دختری به نام فریال لو می رود و او مامور کشتن این دختر می شود. اما به جای کشتن او تصمیم دیگری می گیرد…
خلاصه کتاب:
سیگار میان انگشت میانی و اشارهام لهله میزد برای مجدد بوسیدن لبهایم و پک زدن محکم من! نگاهم به رقصنور، دود و عطر و ادکلنهای در هم ادغام شده عادت کرده بود!این چندمین پارتیای بود که میگرفتم؟ نمیدانم! سیگار بین لبهای رژ خورده و درشتم فرستادم و از اعماق وجودم پک زدم و دودش را بیرون فرستادم. -خفه نشی نیلی؟ تنهای که جلو کشیده بودم را عقب فرستادم و پا روی پا انداختم. شلوارک جین و کوتاهم یک وجب پایینتر از زانوهایم بود. بدون نگاه به یاسی در جواب سوالش، سوال پرسیدم: -اون بچه مثبته، همون که بهش میخوره حاجآقا تقبل الله باشه تو پارتی من چیکار میکنه؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.