خلاصه کتاب:
محمد میعاد مردی با ایمان و خدا دوست است که از همسر خود، طهورا جدا شده و از او یک دختر سه ساله دارد، به خواستگاری آناهیتا میرود و خواستگاری او از آنا زندگی دختر را دست خوش تغییرات میکند…
خلاصه کتاب:
ماجرای یه دختر قلدر… که برای محافظت از خانواده اش مجبور خودش شکل پسرا کنه و اونم بخاطر خواسته پدرش چون پسر نداشته اسمش هم سروش هست و این وسط اتفاقاتی می افته. بخاطر اینکه باورش کنند کم سختی نکشیده…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.