دانلود رمان روزهای با تو از Foolad با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دو دوست (سامیار و آریا) که تازه از خدمت سربازی اومدن، مادر آریا برای پسرش شرط میذاره که حتما باید در کنکور شرکت کنه و یه رتبه بالا بیاره. اونا از طریق یه آگهی تو روزنامه متوجه میشن که اگه یه فیلم خوب بسازن و فیلمشون مقام خوبی کسب کنه بدون کنکور وارد دانشگاه میشن…. یه روز این دو دوست به یه آقایی که می خواستن کیفشو بدزدن کمک میکنن و اون آقا یه ساعت به اون ها هدیه میده که…
خلاصه رمان روزهای با تو
میان تعطیالت عید، با آریای بی بخار به کتابخانه برود و درس های مزخرف کنکور را بخواند، نگاهش به ساعت اتاقش افتاد، طبق قراری که با آریا داشت، تا چند دقیقه دیگر دم در خانه شان بود. گوشی اش را برداشت تا قبل از رسیدنش، خبر راه حل دور زدن کنکور را به او بگوید، اولین دکمه گوشی اش را که فشرد، گوشی اش در دستانش لرزید و سپس زنگ خورد، دیدن اسم آریا لبخندی زد و خود را روی تختش انداخت: الو؟
آریا: سلام چطوری ؟ سامیار: حلال زاده ای ها…همین الان میخواستم بهت بزنگم. آریا: آره شرمنده دیر شد، میخواستم بگم من تا پنج دقیقه دیگه، تازه میام بیرون. سامیار پای راستش را روی پای چپش انداخت و گفت: خوب کاری کردی که دیر شد، من میخواستم بهت زنگ بزنم و بگم که
دیگه درس رو بی خیال شیم. آریا: تو شاید بتونی…ولی من نمی تونم…گفتم شرایطم رو که…
سامیار: شرایط من همچین بهتر از تو نیست، فقط فرقش اینه که به روم نمیارن …آریا: پس چرا بی خیال بشیم؟ سامیار روی تخت نشست: امروز یه روش پیدا کردم که میشه بدون کنکور رفت دانشگاه. آریا :جدی می گی؟ سامیار: آره بابا…جدیه قضیه. آریا با ذوق: ببین من تا ده دقیقه دیگه میام دنبالت هم یه گشتی بزنیم ..هم ببینیم این دانشگاه ماجراش چیه. سامیار: باشه…بیا.