دانلود رمان شایع شده عاشق شده ام از اعظم فهیمی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
ترانه با یک عشق یک طرفه سعی بر این دارد نوید را به هر طریقی که هست سهم خودش کند، پس به دروغ به همه می گوید صیغه او شده، نوید بخاطر ارثی که به ترانه می رسد قبول می کند اما دلباخته شخص دیگری است و با ترانه یک رابطه هم خونه ای فقط دارد، حالا ۸ سال گذشته و نوید دنبال ترانه ای می گردد که بخاطر خیانت نوید او را ترک کرده و …
خلاصه رمان شایع شده عاشق شده ام
نگاهم را معطوف کارن می کنم، مثل همیشه یک دنده و لجباز شده، با کلافگی می گویم: -برای این حرفا زیادی زود نیست؟ سرش را تکان می دهد و سمتم خیز بر می دارد. -چرا همیشه تا میام حرف جدی بزنم فاز مخالف برمی داری؟ -چشمانم را بی حوصله می بندم فاز مخالف برمی دارم چون من هنوز از همسر سابقم به
طور قانونی جدا نشدم! ابروهایش بالا می پرد و انگار که حرف عجیبی شنیده باشد می گوید: خودت گفتی در حال حاضر مجردی! -گفتی از شوهرت جدا شدی!
-تکیه ام را به پشتی مبل می دهم و پا روی پا می اندازم. -گفتم طلاق عاطفی! نگفتم قانونی. لب به هم می فشارد. -پس کی قراره طلاق بگیری؟ شانه ای بالا می اندازم. -باید برگردم مشهد، اما تو که اوضاع کاری منو می دونی. حالا تو چرا این قدر نگرانی؟ نوید حتما تا الان بچه هم داره! جدایی ما چندان کار شاقی نیست! هر دو برای این جدایی موافقیم، توافقی جدا میشیم، زمان چندانی هم نمی بره. سر تکان می دهد و از حرف و رفتارم متعجب است. -خب چرا این قدر دیر به فکر جدایی افتادی؟
خسته از این بحث تکراری بر می خیزم و تقریبا داد می زنم: -ما فقط قصدمون دوری و ندیدن هم بود. اون قدر حال بدی داشتم که فرارو به قرار ترجیح دادم، می موندم و از این دادگاه به اون دادگاه که می خوام طلاق بگیرم؟ اصلا مگه جدایی اصلی اونی نیست که از همه چی بگذری و رها کنی هر چی داشتی و نداشتی رو؟ خب منم جدا شدم دیگه! تو که می دونی من اعصابم ضعیفه باز این بحث مسخره رو پیش می کشی… سمت آشپزخانه ی کوچکم می روم و از مخزن یخچال لیوانی از آب پر می کنم و سر می کشم…