دانلود رمان اتریوم از آدنا کوک با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
پاییز ۱۳۹۶ صرافی رمز دیجیتال بیترکس میلیونها دلار از داراییهای کاربران ایرانی را به بهانه تحریمها بلوکه کرد. بالاخره با گذشت حدود دو سال بعد از گذر از یکی از تاریخی ترین سقوطهای بیتکوین این داراییها آزاد شدند. داستان از دید کیمیا و کتی روایت میشود. کیمیا خلاق و باهوش است. از همسرش جدا شده و در دنیای بی رحم اطرافش تصمیم به خودسازی دارد. در دنیایی دیگر، کتی، زیبا و شاد است و زندگی عاشقانهای دارد. ولی ناخواسته درگیر بلند پروازی های برادرش کیوان میشود.
خلاصه رمان اتریوم
لبخند آرومی زدم. میتونست چیزای خیلی بدتری بگه. آزیتا پرید وسط: یه نیم ساعت هم بدیدش دست من! معلوم نی چی میخوره این هیکل رو داره. زیر چشمی فربد رو نگاه کردم که با دهن نیمه باز زل زده بود به آزیتا. آزیتا هم چشم غره ای بهش رفت و ادامه داد: اوپس. آمپر نچسپون حالا باطری قلمی. تو هم اون شکلی شو دلم نخواد خب. بخواب تو جوب بابا ناقلا. چرا اینا رمزی حرف میزدن؟ گیج فاتح رو نگاه میکردم که زل زده بود به من.
شاید بشه مچش رو گرفت. البته که خیلی زرنگتر از این حرفاست مرتیکه احمق. آرامش داشت روی خودش رو به من نشون میداد. تنها دغدغه ذهنیم سرماخوردگی هدی و شوهرش بود. که بعد از رفتن به یه منطقه توریستی گرفته بودن. مامانم رو هم راه نداده بود خونشون که نگیره. کار خوبی کرده بود. فقط عجیب بود که بعد از ده روز هنوز سرفه میکردن هر دوشون. بیخیال شدم. سرما خورده بودن دیگه. کسی که از سرماخوردگی چیزیش نمیشد. کرمپودر رو برداشتم و با نرم کننده جدیدم تستش کردم.
خداییش جنسش خوب بود. داشتم سعی میکردم یه مدل شال سر کردن بهتر برای خودم پیدا کنم که گوشیم آلارم داد. با دقت نگاهش کردم… هوم؟ دوربین چند تا فیلم آپلود کرده بود. بازشون کردم…فیلم رو پخش کردم. هیچ خبری نبود انگار. حوصله ام سر رفت و زدمش جلوتر. ولی اینجای فیلم… صدای یه مرد از گوشیم پخش شد: تموم زندگیم و فقط با یه اشاره بهت میبخشم این کارا برام کاری نداره. تو لب تر کن ببین من چقدر دیوونه میشم دیونه هیچ ترسی از گرفتاری نداره…