وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان سرمین pdf ف_د

دانلود رمان سرمین pdf ف_د pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان سرمین از ف_د با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

داستان بازگوی دختریست… دختری عاشق… عاشق پسری نامدار….. بازگویی عشق بی حد و نثار پسرک….. دختری که پس از سال ها به پیش پدر مادر خود باز می گردد. به پیش پدر و مادر که تنها اسمش را برای او تداعی می کنند. پدر مادری که برای بوی از هیچ چیز نبرده اند. پدر و مادری که آغاز اتفاقی اند برای او… بازگشتی که برای دختر پر است از اتفاق های ناگوار و بد. پر از اتفاق های ناخواسته و ندانسته…….

خلاصه رمان سرمین

چمدانم را از دستم گرفت و به کمک راننده داد تا آن را جا دهد. با چشمان اشکی به او نگاه کردم _اشکین. غمگین نگاهم کرد. _عزیزم ما کلی حرف زدیم قرار شد دیگ اینطور نکنی. مگه قرار تا ابد از هم جدا بشیم؟ فوق فوقش یک ماه منم زودی میام. _خوب پس بزار باهم میریم دیگه. _نچ تو انگار حرف حالیت نمیشه. تو با پدر و مادرت تماس گرفتی الان اونا منتظرتند، تازه گوشی هست باهم در ارتباطیم. بغضم با صدا شکست. _اشکیین. اشکین سرم را بوسید. _عزیزم ،برو دیگ الان اتوبوس حرکت میکنه دیگه بروآفرین دختر خوب.

به سختی از او جدا شدم و خداحافظی کردم. سوار اتوبوس شدم و کنار پنجره نشستم. اتوبوس حرکت کرد و من چشم های اشکی ام برای اشکین دست تکان دادم. اتوبوس نگه داشت. پیاده شدم و چمدانم و کوله ام را از دست شاگرد رانند گرفتم ،تشکر کردم. به جاده خاکی که اتنهایش به روستایی خطم می شد و فقط کودکی ام در آن گذشت نگاه کردم. چمدانم را به دست گرفتم و به سمت روستا حرکت کردم. کم، کم دیگر خانه های کوچک و بزرگ با حیاط های خاکی و سیمانی پیدایشان می شد.

دیگر کامل وارد روستا شده بودم. همه با لباس های محلی بودنند و من فقط با لباس های شهر در بین آن ها بودم. همه توجه شان به من جمع شده بود. بخاطر لباس هایم متعجب بودنند. انگار تا حالا کسی را اینطور و با این لباس ها ندیده بودنند. به در خانه ی پدرم رسیدم. در زدم. بعد از کمی معطلی در باز شد. زن که در را باز کرد متعجب نگاهم می کرد. _سلام، من سرمینم. کمی مکث کردم: _شناختید؟؟؟ سر تا پایم را نگاه کرد و بعد محکم مرا در آغوش گرمش کشید. _عزیزم مگه می شه نشناسمت….

دانلود رمان سرمین pdf ف_د pdf رایگان بدون سانسور

خلاصه کتاب
داستان بازگوی دختریست… دختری عاشق… عاشق پسری نامدار….. بازگویی عشق بی حد و نثار پسرک….. دختری که پس از سال ها به پیش پدر مادر خود باز می گردد. به پیش پدر و مادر که تنها اسمش را برای او تداعی می کنند. پدر مادری که برای بوی از هیچ چیز نبرده اند. پدر و مادری که آغاز اتفاقی اند برای او… بازگشتی که برای دختر پر است از اتفاق های ناگوار و بد. پر از اتفاق های ناخواسته و ندانسته…….
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    سرمین
  • ژانر
    دانلود رمان ,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان بزرگسال,دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    ف_د
  • ویراستار
    ف_د
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    624
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
دیگر نوشته های
کامنت ها

موضوعات
دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی رایگان
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2296 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.