وب رمان
دانلود رمان بدون سانسور pdf
وب رمان
دانلود رمان میکائیل pdf پرستو اسحقی

دانلود رمان میکائیل pdf پرستو اسحقی pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان میکائیل از پرستو اسحقی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

با قدم هایی لرزان و خسته؛ تلوتلو خوران از پله ها بالا رفت و دستگیره را پایین کشید و داخل شد. او زنی که روی تخت بود را می‌پرستید. با تیرکشیدن شقیقه‌اش‌، انگشتانش را به پیشانی‌اش فشرد و قدم به قدم نزدیک تخت شد. لباس کاری‌اش را از تنش درآورد و چهار دست و پا روی تخت خزید.

خلاصه رمان میکائیل

بعد از شستن دست و صورتش به سمت آشپزخانه قدم برداشت و هنگامی که با میز تمیز و خالی شد، اشک درون چشمانش جمع شد. من گشنمه….. چرا کسی خونه نیست؟ وارد آشپزخانه شد و از صدای قار و قور شکمش، آخی زمزمه کرد. برای خود چای ریخته و برای شیرین کردنش بلافاصله شکر هم اضافه کرد. نون و پنیر محلی راهم روی میز گذاشت و با ولع شروع کرد. بلاخره بعد از تمام کردن سه نان سیر شد. میز را جمع کرد و استکان را شسته و از آشپزخانه بیرون رفت.

با شنیدن صداهایی از حیاط از خانه بیرون رفته و نگاهش روی مرضیه و حاج علی که در حال شستن دیگ ها بودند نشست. سلام صبح بخیر…..!!! مرضیه شلنگ را روی زمین انداخت و با لبخند به سمتش برگشت. سلام دختر خوشگلم، ظهرت بخیر!!! مهیاس به تیکه انداختن مرضیه خندید و آرام از پله های خیس پایین آمد. حاج على شلنگ را برداشته و دیگ کفی را آبگیری کرد. مهیاس کنارشان ایستا که مرضیه آرام جویای حالش شد. خوبم مرضیه جون نگران نباشید.

کنارشان ایستاده بود که حاج علی به سمت انتهای حیاط رفته و صندلی چوبی اش را آورده و کنار مهیاس روی زمین گذاشت. بشین دخترم…… ممنون حاجی چرا زحمت کشیدین دستتون درد نکنه!! حاج علی دست روی شانه اش گذاشته و فشرد که روی صندلی نشست. سرپا نمون… صبحانه خوردی؟ خجالتم میدین؛ بله چای شیرین خوردم کاش اجازه میدادید کمکتون کنم! حاج علی سری به معنای نه تکان داده و دیگها را برداشته و برعکس در قسمت تمیز حیاط گذاشت. لازم نکرده تو بشین سرجات که یکم دیگه تموم میشه!!

دانلود رمان میکائیل pdf پرستو اسحقی pdf رایگان بدون سانسور

خلاصه کتاب
با قدم هایی لرزان و خسته؛ تلوتلو خوران از پله ها بالا رفت و دستگیره را پایین کشید و داخل شد. او زنی که روی تخت بود را می‌پرستید. با تیرکشیدن شقیقه‌اش‌، انگشتانش را به پیشانی‌اش فشرد و قدم به قدم نزدیک تخت شد. لباس کاری‌اش را از تنش درآورد و چهار دست و پا روی تخت خزید.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    میکائیل
  • ژانر
    دانلود رمان عاشقانه,
  • نویسنده
    پرستو اسحقی
  • ویراستار
    پرستو اسحقی
  • طراح کاور
    وب رمان
  • صفحات
    1209
  • منبع تایپ
    وب رمان
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
دیگر نوشته های
کامنت ها

موضوعات
دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی pdf دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی رایگان دانلود رمان قربانی سلطنت pdf سارا موسوی بدون سانسور رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس pdf دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس رایگان دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون pdf ناشناس بدون سانسور رایگان دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر pdf دانلود رمان آتش شبق pdf نیلوفر قائمی فر بدون سانسور دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی رایگان دانلود رمان دلبر استاد pdf محیا داوودی بدون سانسور رایگان دانلود رمان های ناشناس دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان استاد خاص من pdf محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی بدون سانسور دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی pdf دانلود رمان پارتی تا پایگاه pdf پارتی تا پایگاه محیا داوودی رایگان
درباره سایت
برترین سایت دانلود رمان
آمار سایت
  • 2295 نوشته
  • 6 برگه
  • 1 کامنت
  • 1 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.