دانلود رمان فرار نیاز از meli00 با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
در مورد زندگی دختری به اسم آوا هستش… آوا در یک خانواده ی ثروتمند به دنیا اومده و دو برادر به اسم آوش و آیین داره… تک دختر خانواده هست و البته بچه ی آخر… آوا وابستگی شدیدی به خانواده اش دارد. در اثر یک اتفاق که برای پدر و مادر آوا پیش می آید آوا تا مدتی افسرده می شود… بعد از مدتی با آوش بر سر مسئله ای اختلاف پیدا می کند و خانه را ترک می کند و این شروعی تلخ و در حین حال دل نشین برای آواست…
خلاصه رمان فرار نیاز
ساعت ۵ بعد از ظهر با تمنا رفتیم فرودگاه. تو فرودگاه با استقبال گرم مامان، بابا و لاله مواجه شدم. در کمال تعجب آوش از دستم ناراحت بود. آخه یکی نیست بهش بگه چرا از دست من ناراحتی آخه؟! آیین و پریسا هم اونجا بودن. آیین سعی می کرد خودشو به من نزدیک کنه، اما هر بار با ازش فاصله می گرفتم و رومو ازش می گرفتم. بالاخره وقت رفتن مامان و بابا شد. مامان به سمتم اومد و بغلم کرد… مامان_آوایی، دختر گلم، برگرد خونه ی خودت عزیزم. همه ی ما از جونمون هم بیشتر دوست داریم. تو تنها دلیل زندگی منو پدرتی.
خواهر یکی یدونه ی برادراتی. همه ما عاشقتیم. گاهی وقتا تو زندگی مشکلات و سختی ها هایی هست که آدمو ناتوان میکنه. اما دختر من، آواییی من، قوی تر از این حرفاست. هر وقت احساس ناتوانی کردی، به خودت بگو اسم من آواست. کسی که با غرورش و قدرتش میتونه هر کاری رو بکنه و هر چیزی رو که میخواد به دست بیاره. تا وقتی منو پدرت برمیگردیم، کدورت های بین خودت و برادرت رو حل کن دخترم. باشه عزیز دلم؟! بر خلاف میلم سرمو آروم تکون دادم. مامانم صورتمو بوسید و باهام خداحافظی کرد. نوبت بابا شد که اونم اومد سمتم و منو
تو آغوشش جا داد. بابا_وروجک بابا نمیخواد برگرده پیشمون؟! دلمون واسش تنگ شده ها!!! برگرد دخترم. تو دختر منی. دختر هوشنگ. هیچوقت تسلیم بازی سرنوشت نشو دخترم. بدون که تو هر کاری بخوای میتونی انجام بدی. حتی بدون کمک گرفتن از منو مادرت و برادرات. دختر من درست تربیت شده. میدونه چجوری گلیم خودشو از آب بیرون بکشه. دخترم خوب نیست اینقدر با برادرت دشمنی کنیا… _ولی بابا اون… بابا_هیش!! خودش هم از کارش پشیمونه عزیزم. به خاطر منو مادرت ببخشش و سعی کن به انتخابش احترام بذاری عزیزم…